امروز مامان بزرگ و بابابزرگم از مکه برگشتن. مادر غلام که همسایه باشه با یه جعبه شیرینی اومد دیدنشون. گودزیلای داییم برگشته میگه حاج خانم چرا زحمت کشیدین شما خودتون شیرینی هستید!!! یه لحظه چشممون افتاد به دسته مبل دیدیم تو دهن غلامه!
اصلا یه…
ﺍﻣﺮﻭﺯﺗﻮ ﺧﺎﺑﻮﻥ ﻪ ﺑﻪ ۵ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶﻔﺖ ﺪﺳ… ﺍﻭﻧﻢ ﺑﺮﺸﺖ ﻔﺖ :ﻧﻪ ﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺁﻫﻮﺋﻪ…
اینا هیولان ..
لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
ادامه مطلببرچسب : نویسنده : 6skysms9 بازدید : 26